نقیللر

داستان های کوتاه برای همه

نقیللر

داستان های کوتاه برای همه

من آرمان هستم الان که دارم این وبلاگ را ایجاد می کنم تقریبا ده سال دارم.
من به نوشتن داستان خیلی علاقه دارم بخاطر همین این وبلاک را باز کرده امیدوارم از خواندن این داستان ها لذت ببرید.
درباره اسم این وبلاگ یک توضیحی بدم که «نقیللر» یک کلمه ی ترکی هست که به معنی «داستان ها» است.
با تشکر که داستان های من را میخوانید و دنبال می کنید.

آخرین نظرات

خرسی و کمد سیزده طبقه

شنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۰، ۰۲:۴۵ ب.ظ

سلام خوبید خرسی با یه ماجرای دیگه برگشت پیشتون

خب خرسی یه صاحب داشت که اسمش آرمان بود اون یه کمد داشت خب اون کمد از اون کوچیک ها نبود سیزده طبقه بود! همیشه دلش میخواست از اون کمد بالا بره و شجاعتش رو به همه ی اسباب بازی ها نشون بده اما نمیشد چون یا میترسید از اون بالا بیفته و یا آرمان نمیذاشت میگفت خطرناکه از اون بالا می افتی و اسیب میبینی بعضی از اسباب بازی ها تا طبقه دوم رفته بودند بعضی ها طبقه هشت و بعضی ها تا طبقه ده اما خرسی فقط تا طبقه اول رفته بود sad

یه روز که آرمان خونه نبود و کسی هم حواسش به اتاق آرمان نبود تصمیم گرفت از کمد هر جوری هم که شده بالا بره. کوله اش رو بست کمی غذا و اب و لباس و عروسک مورد علاقه اش رو برداشت و رفت تو کمد آرمان یه نردبان بود که اسباب بازی ها درست کرده بودن تا با اون بالا برن مخفیانه البته اونو برداش با نردبون فقط تا طبقه شیش میشد رفت خرسی میخواست ببینه تو هر طبقه آرمان چی گذاشته بنابراین تو هر طبقه توقف میکرد طبقه اول رو دیده بود اتاق خودش و بقیه اسباب بازی ها بود اونجا رو رد کرد به طبقه ی دوم  رسید کتاب های درسی آرمان اونجا بود کنجکاو شد کمی از کتاب فارسی آرمان رو خوند رفت به طبقه سوم داستان هایی که آرمان نوشته بود اونجا بود یکی از اونا رو خوند داستان خیلی خوبی بود مخصوصا اونجاش که داستان درباره خرسی بود خرسی عروسک محبوب آرمان بود کمی استراحت کرد و کمی غذا خورد کمی هم چرت زد بعد به راهش ادامه داد به طبقه چهارم رسید دفتر مشق های آرمان اونجا بود دفتر ریاضی رو باز کرد مسله هاش خیلی سخت بود اخه خرسی هنوز کلاس دوم بود دوباره به راهش ادامه داد به طبقه پنجم رسید  کتاب های داستان آرمان اونجا بود اون کتاب ها به نظرش جالب بود چند تا از داستان هارو خوند و به راهش ادامه داد به طبقه ششم رسید کتاب های علمی آرمان اونجا بود خرسی زیاد به علوم علاقه نداشت رفت تا یه نگاهی به پایین بندازه خیلی بالا بود خرسی هم از ارتفاع میترسید کم مونده بود از حال بره باز هم به راهش ادامه داد از اون به بعد کارش سخت تر میشد اخه دیگه نردبونی نبود که از اون بالا بره چند تا از کتاب های دایره المعارف رو زیر پاش گذاشت و رفت به طبقه هفتم تو طبقه هفتم آرمان مسواک و حوله و خمیر دندان و اینجور چیزا گذاشته بود یادش اومد تو کیفش یه قلاب فلزی داره قلاب رو وصل کرد به حوله و انداخت مطمئن شد که قلاب به یه چیز سنگین گیر کرده از حوله بالا رفت دید طبقه هشتم جای تبلت و لبتاب و شارژر و اینجور چیزا بود سیم شارژر رو پرت کرد و از اون بالا رفت تو طبقه نهم ارمان چند تا لباس گزاشته بود یه ترامپلین درست کرد و پرید و رفت به طبقه دهم اونجا طبقه اسباب بازی های ارمان بود اونایی که تا طبقه دهم رفتن همون اسباب بازی ها بودن از یکی از اسباب بازی ها کمک گرفت و رفت طبقه یازده اونجا جای جا مدادی و اینجور چیزا بود یه نگاهی به پایین انداخت ای وای داشت میافتاد اما خوشبختانه یکی از اسباب بازی ها اونو گرفت خرسی از اون اسباب بازی تشکر کرد و به کمک جامدادی رفت به طبقه دوازده اونجا جای وسایل کاردستی بود از چسب کمک گرفت و رفت به طبقه سیزده تو طبقه سیزده قلم مو و ابرنگ و گواش بود اخ خراب کاری کرد یکی از گواش ها ریخت روش همه اسباب بازی ها دیدن خرسی رفته طبقه سیزدهم بهش افتخار کردن خب الان یه مشکل داشت که الان چطوری باید میومد پایین تو همین لحظه آرمان اومد و و بهش افرین گفت و اونو اورد پایین و اونو برد حموم چون هم روش رنگ ریخته بود هم عرق کرده بود و این بود که خرسی به همه نشون داد که 

"خواستن توانستن است"

 

پایان

نظرات  (۴)

آفرین به خلاقیتت.....ادامه بده...

پاسخ:
خیلی ممنون




سلام آرمان

داستان خرسی و کمد ۱۳ طبقه خیلی بامزه بود، دست شما درد نکنه. 😊

از ماجراهای خرسی بازم داستان هاتون رو به اشتراک بذارید.

  • شهناز بخشعلی زاده
  • فوق العاده بود پسرررر👌👌👌شروع خوب و پایانی بی نظیر👏👏👏👏

    عااااااالی بود آرمان

    واقعا آفرین پسر

    پاسخ:
    ممنونم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی